27.1.07
..
اولين مبلغ: (رو به رفيق جوان) اگر تو را بگيرند تير بارانت مي كنند و چون شناخته خواهي شد، كار ما برملا مي شود. پس بايد خودمان اين كار را بكنيم و تو را در گودال آهك بياندازيم تا آهك جسدت را بسوزاند. اينك از تو مي پرسيم: آيا چاره ي ديگري مي داني؟
رفيق جوان: نه
سه مبلغ: پس از تو مي پرسيم: آيا رضا مي دهي ؟
رفيق جوان: بله، مي بينم كه كارم هميشه خطا بوده است.
سه مبلغ: نه هميشه.
رفيق جوان: مني كه هميشه مي خواستم كارم مفيد باشد فقط ضرر ببار آوردم.
سه مبلغ: همه ي كارهاي تو ضرر نبود.
رفيق جوان: اما حالا بهتر است كه من نباشم.
سه مبلغ: بله مي خواهي كار را خودت تمام بكني؟
رفيق جوان: كمك كنيد
...
چهار مبلغ: آنگاه او را با گلوله اي از پاي در آورديم

تدبير-برتولد برشت

Labels:

بايد بريد پاي را از بدن.
چه سهمگين است كشتن
هرچند خودمان را هم مي كشيم، اگر لازم باشد، نه فقط ديگران را.

چهار مبلغ
تدبير-برتولد برشت

Labels:

جهان را دگرگون كن! نيازمند آن است.
...
كدام داروست كه به كام مريض ميرنده
ناگوار آيد؟
به كدام پستي است كه تن در نمي دهي
تا پستي را نابود كني؟
فرصتي دست داده سرانجام تا جهان را دگرگون كني
كدام آلودگي است كه دست بدان نمي بري؟
كيستي تو؟
در منجلاب غوطه ورشو
جلاد را در آغوش بگير، اما
جهان را دگرگون كن كه نيازمند آن است.

هيئت بازرسان
تدبير-برتولد برشت


Labels:

تصنيف كالا
...
راستي آدم اصلاً چيست؟
من كه مي دانم آدم چيست.
مي دانم كه مي داند!
راستش من نمي دانم آدم چيست.
من فقط قيمتش را مي دانم.

تاجر خطاب به رفيق جوان
تدبير-برتولد برشت

Labels:

به كارگر بايد آنقدر بدهي كه بخورد و نميرد و گرنه برايت كار نميكند

تاجر خطاب به رفيق جوان
تدبير-برتولد برشت

Labels:

رها كن آنچه داري، رفيق!
تو چيزي نداري.

رفيق جوان
تدبير-برتولد برشت

Labels:

ما پاسبان هستيم. حكومت خرج ما را مي دهد تا با ناراضيان مبارزه كنيم.

پاسبان
تدبير-برتولد برشت

Labels:

...
حتي يك گاو هم،
گران تر از ما تمام مي شود، چون كه
تعداد ما زياد است.

از سرودهاي باربران كه هنگام كشيدن كشتي مي خواندند
تدبير-برتولد برشت

Labels:

مبادا دچار ترحم شوي!

چهار مبلغ خطاب به رفيق جوان
تدبير-برتولد برشت

Labels:

درستايش كار مخفي
...
سخن گفتن، اما
گوينده را پنهان كردن.
پيروز شدن، ولي
فاتح را در پناه بردن.
مردن، ولي مرگ را نهان كردن.
كيست كه براي نام بجان تلاش نكند؟
اما كيست كه آن كند و در سكوت بماند؟

هيئت بازرسان خطاب به چهار مبلغ
تدبير-برتولد برشت.

Labels:

كسي كه براي نظام نوين مي جنگد بايد قدرت جنگيدن داشته باشد و قدرت داشته باشد كه نجنگد. حقيقت را بگويد و بتواند حقيقت را پنهان كند. خدمتگذار باشد و از خدمت سر باز زند. پايبند قول خود باشد و به قول خود عمل نكند. به استقبال خطر برود و از خطر بپرهيزد. خود را بشناسد و باز ناشناس شود. آن كه براي نظام نوين مي جنگد از تمام صفتهاي خوب فقط يكي را دارد، همان كه براي نظان نوين مي جنگد.

هيئت بازرسان خطاب به چهار مبلغ
تدبير-برتولد برشت.


Labels:

بيهوده ترين كار ها
بهترينِ آنهاست
...

درباره ي شعر - بيژن جلالي

Labels:

براي كاغذ سفيد مي نويسم
كه چه تنهاست
و چه اندهبار است
تنهايي او
آنگاه كه بر او كلامي نيست
و خالي از صداست

درباره ي شعر - بيژن جلالي

Labels:

چه مي دانستم كه هر نقطه
حرفي ست
و هر حرفي كلمه اي ست
و هر كلمه جهاني ست
و هر جهاني سكوتي ست
بر آستانه ي تو

درباره ي شعر - بيژن جلالي

Labels:

من چيزي نبودم
مگر كلماتي
بر كاغذ

درباره ي شعر - بيژن جلالي

Labels:

جهان آواري است
از كلمات
و ما در زير آن
دست و پا مي زنيم

درباره ي شعر - بيژن جلالي

Labels:

پراكنده شدم
در پراكندگي ها

درباره ي شعر - بيژن جلالي

Labels:

من رازي ندارم
فقط راز كاغذ سفيد را
باز مي گويم

درباره ي شعر - بيژن جلالي

Labels:

همه چيز حرف شد
كلمه شد
فقط سكوت است
كه سكوت باقي مانده

درباره ي شعر - بيژن جلالي

Labels:

بعضي هارا آب مي برد
وبعضي ها را كلمات
و هر كدام در تنهايي خود
در جايي ميميرند

درباره ي شعر - بيژن جلالي

Labels: