راننده می راند. بازنده می بازد. تازنده می تازد. نوازنده می نازد تمام پشتم را چنگ چنگ و سینه ام را گاز گاز کرده بود مادرش را قصابی کردم و آمدم بیرون مادرش را جلوی چشمش گاز گاز و سینه ام می سوزد جای دندانش رو بازویم آنها به دولم شلیک کردند دودول بازان 14 ساله خواننده می خواند سازنده می سازد خارنده می خارد زبانش آه زبانش چقدر گرم و لغزنده بود تمام تنم مال تو فقط بیا...
يكي از رفقاي نداشته ام كه او هم اِندِ خودكشي ست مي دانيد براي چه با دوست دخترش به هم زده؟ فقط به خاطر اينكه دختر به او گفته "ببين! زندگي به اين زيبايي! تو چرا اينقدر نااميدي؟" ... راستش من هم با شنيدن اين جمله حالم خراب شده بود.