1.8.07
گيله مرد
  • اون ممه رو لولو برد.
  • اگر قاتل صغرا گيرش مي آمد مي دانست با او چه كند. با دندانهايش هنجره ي او را مي دريد. با ناخن هايش چشم هايش را در مي آورد...
  • از جنگل صداي زني كه غش كرده و جيغ مي زند مي آيد.
  • با مامور نبايد زياد حرف زد..
  • براي اين است كه امنيه شدم، تا از شر امنيه راحت باشم،
  • ..براي اينكه از شرش راحت شوند، او را داروغه كردند..
  • ..گويي كسي با ناخن زخمي را ريش ريش مي كند.
  • مي خواهم با دست بكشمت، مي خواهم گلويت را گاز بگيرم{..}مي خواهم خونتو بخورم.

پ.ن. لط فن يه كي به گه هَ دَ فت از اين كه چن تا جم له ي بي مع ني رو از تو قص صه مي كه شي بي رون چي يه؟

Labels: ,