21.1.07
مازوخسيم
+ این بیماران علایق خود را بخاطر دیگران فدا می‌کنند. از چیزهایی که دوست دارد و از موقعیت‌های شغلی که برایش پیش می‌آید به نفع شخص دیگری کنار می‌رود و چون کسی از او نخواسته که دست به فداکاری بزند، در نتیجه کارهای او باعث رنجش دیگران و طرد او می‌شود (و نه حس قدرانی و پذیرش) با این حال تفسیرهای اشتباه بیمار در مورد علت طرد باعث می‌شود که او این اعتقاد را پیدا کند که بقدر کافی ایثار نکرده است و در نتیجه بر حقارت خود می‌افزاید. این بیماران خواسته‌ها و نیازهای شخصی را به خوخواهي نسبت می‌دهند و از دنبال کردن آنها نفرت دارند، حتی صحبت در مورد آنها را گناه می‌دانند.
پ.ن. اين يه توصيف از من بود.