18.11.06
اونقدر خوابم مياد كه به زور خودمو نگر داشتم
هي چشام تار ميشه .. و سرم ميچرخه..
سريع سرمو يه تكون سريعي مي دم و چشامو تا ته وا مي كنم و نفس عميق ميكشم كه خوابم بپره
سرم سنگشن شده
و يه ساعت ديگه بايد! راه بيفتم برم دانشگه و قبلش ناهار هم بايد بخورم لابد