اونقدر خوابم مياد كه به زور خودمو نگر داشتم هي چشام تار ميشه .. و سرم ميچرخه.. سريع سرمو يه تكون سريعي مي دم و چشامو تا ته وا مي كنم و نفس عميق ميكشم كه خوابم بپره سرم سنگشن شده و يه ساعت ديگه بايد! راه بيفتم برم دانشگه و قبلش ناهار هم بايد بخورم لابد