23.11.06
داشتم خواب بدي مي ديديم .. خيلي ضايع شده بود.. مجبور شدم بيدار شم
ساعت سه و ربعه .. من نمي خوام ديگه بخوابم.. مي ترسم

Labels:

2 Comments:
Anonymous Anonymous said...
مگه چه خوابی دیدی
خوب تعریف کن

Blogger . said...
يادم نيست الان .. ديدم يه كوه چرخ خياطي بود .. من هم روش بودم .. بعد يهو همش ريخت شكست .. نصف شب هم بود.. مامامنم هم هي مي گفت نرو اون بالا .. تازه قبلش هم جالب نبود.. يه جاده خاكي بود كه بالاش همش قطار رد ميشد .. اونم چه قطارهاي وجشتناكي .. من هم تشنه بودم