26.11.06
3
هی مرد! می‌دونی چقد بهت حسودیم می‌شه ...من هیچ‌وقت نتونستم تو وبلاگم انقدر با خودم رک و راست باشم...همیشه یه مرزی گذاشتم بین وبلاگم و خصوصی‌ترین چیز‌هام...نمی‌دونم این جسارت تو خوبه یا نه، فقط اینو می‌دونم که حسادت برانگیزه
لينكش
2 Comments:
Anonymous Anonymous said...
بابا اعتماد به نفس.کارخونه ی رانی سر خود.
جیگر.
قشنگ بنویس.
اینجا صادق تری به نظر من.
جسارت اینجاست.
اونجا جسارتی نمی بینم.

Anonymous Anonymous said...
كلا اين 4 تا نظر نظر خود من نبود و اونايي كه هنوز منو زياد نميشناسن گفتن ايناارو
من هم خودم تا اونجايي كه خودمو ميشناسم مي دونم كه هيچ جسارتي ندارم .. نه در اينجا نه در اونجا .. و از همه ي چيزايي كه هم اينجا هم اونجا و هم جاهاي ديگه مي نويسم بدم مياد... يعني اونقدر بدم مياد كه اگه يكي بگه كه بدترين نوشتت كودوم بوده باز هم نمي تونم بهش جواب بدم ...صادق هم نيستم من ميسمم .. مازوخ هم نيستم ... حوصله بودن ندارم
اعتماد به نفسو هم اصلا ندارم
يعني فقط تو خراب كردن خودم اعتماد به نفس دارم .. تو ضايع كردن خودم و اينجور چيزا

مرسي ماما ... خلاصه به هر حال

من اگه وبلاگهاي بقيه رو مي خونم فقط به خاطر اين ميخ ونم كه خوشم مياد نه به خاطر اينكه بيان وبلاگ منو بخونن .. گاهي از ترس اينكه كه سو تفاهم نشه بي نام كامنت مي دم ... يعني حال ندارم ...

مرسي باز هم كه باعث شد من يكم تخليه بشم